انتهای شب
پدر اولین و آخرین بت تاریخ بوده و خواهد بود .
پدر یعنی پرستش .
سخاوت و سیاست .
هیچ چیز دردناک تر از فروپاشی حکومتش نیست .
هیچ چیز تلخ تر از دردل هایش نیست.
هیچ چیز مسموتر از تردیدهایش نیس در آستانه زوال.
هیچ چیز باور پذیر تر اعتراف به ناباوریش از پیر شدن نیس .
تصور روزی که لیوان در دست هایت بلرزد
نه برای یک لحظه ، برای همیشه.
چه داستانی سرد تر از داستان پدر و دست هایش است .
و گرمتر از ناشناخته ترین و عمیق ترین ارتباطی که یک پروردگار با مخلوق خود دارد.
پروردگاری که تا آخرین لحظاتش از زخم تکه ای که از خود بریده خون جاریس .
و در انتهای شب
هیچ چیز لذت بخش تر و گره خورده تر از خیابان گردی های پدر و پسر بزرگش نیس .
پدر یعنی پرستش .
سخاوت و سیاست .
هیچ چیز دردناک تر از فروپاشی حکومتش نیست .
هیچ چیز تلخ تر از دردل هایش نیست.
هیچ چیز مسموتر از تردیدهایش نیس در آستانه زوال.
هیچ چیز باور پذیر تر اعتراف به ناباوریش از پیر شدن نیس .
تصور روزی که لیوان در دست هایت بلرزد
نه برای یک لحظه ، برای همیشه.
چه داستانی سرد تر از داستان پدر و دست هایش است .
و گرمتر از ناشناخته ترین و عمیق ترین ارتباطی که یک پروردگار با مخلوق خود دارد.
پروردگاری که تا آخرین لحظاتش از زخم تکه ای که از خود بریده خون جاریس .
و در انتهای شب
هیچ چیز لذت بخش تر و گره خورده تر از خیابان گردی های پدر و پسر بزرگش نیس .
H