چوب سوزی
در آستانه آغاز روزی دیگر
دقیقا وقتی که می خواهی نفسی تازه کنی
فرصت می کنی به جاده ها و مسابقه ها و میانبر ها فکر کنی
واینکه چقدر باید بی وقفه بدوی
کنار چوب هایی که به سرعت تمام می شوند و خاکستر
به جنازه پیت حلبی ، جهنم این تکه چوب های تر نگاه می کنی
ایستاده سر پا سیاه و پاره و استوار و خشن
و مردی که از قسمت کردن گرمایش با من چندان راضی به نظر می رسد.
سیگارم را روشن می کنم
دقیقا وقتی که می خواهی نفسی تازه کنی
فرصت می کنی به جاده ها و مسابقه ها و میانبر ها فکر کنی
واینکه چقدر باید بی وقفه بدوی
کنار چوب هایی که به سرعت تمام می شوند و خاکستر
به جنازه پیت حلبی ، جهنم این تکه چوب های تر نگاه می کنی
ایستاده سر پا سیاه و پاره و استوار و خشن
و مردی که از قسمت کردن گرمایش با من چندان راضی به نظر می رسد.
سیگارم را روشن می کنم
H