You keep thinking you've got something for me !
خب در ابتدا لازم می دونم خدمتت عرض کرده باشم
"اصلا نمی فهمم این روز ها چگونه می گذرند ؟"
لذا اگه تو فهمیدی ما رو همچنان بی خبر بذار !
امضا : ایستاده در نبش
***
حالا بریم سراغ چیزهایی که این روز ها افتاده تو مغرم و گشادیم می آد خیلی بهشون فکر کنم .
کلمه اول : قدرت ، کلمه دوم: پرستش ، پاراگراف سوم:
گاها دیده شده آدما طوری دور می زنن خودشون رو و دمشون رو گاز می گیرن که خودشون هم نمی فهمن و بلا به دور!
***
و خب هیچکس نمی تونه مثل من زندگی کنه ،
البته بهش عادت کردم می دونی !
حس می کنم پیری از همین عادته شروع میشه !
به هر حال دیگه چطور میسیسیپی !
امضا : هنوز ایستاده در نبش
***
ساعت های زیادی به چیز های زیادی فکر کردم.
اه بذار راحت بگم : حس می کنم مغزم یه جورایی گهی شده .
دیده ملت تو لیوان بستنی میرینن گهگاه !
اونجوری
پ ن :پدیده فوق در جوب های منتهی به بیمارستان هایی که همراه های بی سرو پای بیمار را راه نمی دهند به سادگی بالاخص در شب به وفور یافت می شود .
***
چقدر من ناراحت و همدردم ازینکه این هواپیما سقوط کرده .
همچنین وای آلودگی هوا رو بگو .
نچ نچ نچ نچ
چه اسف بار!
خب حالا بریم سر اصل مطلب : سوتین زن یا دختر همسایه افتاده تو تراسمون !
فکر کن یکی زنگ تک تک واحد های مجتمع رو بزنه :
ببخشید شما خودتون یا خونواده شریفتون سوتین گم نکردین .
آخ ببخشید حواسم نبود حالا به هر حال به خانوم یا دختر یا مادرتون اطلاع بدبد اینم شماره تلفن بنده س .
به هر حال ما به خاطر یه سوتین بادآورده اون دنیا مدیون نشیم .
امضا: اسکل کس قرنین زاده ،بالغ ساله از تهران
هه هه هه هه
خوب بیـــــد ؟
***
نه اینکه تو نمی تونی ،
من دیگه نمیتونم غافلگیر بشم !
"اصلا نمی فهمم این روز ها چگونه می گذرند ؟"
لذا اگه تو فهمیدی ما رو همچنان بی خبر بذار !
امضا : ایستاده در نبش
***
حالا بریم سراغ چیزهایی که این روز ها افتاده تو مغرم و گشادیم می آد خیلی بهشون فکر کنم .
کلمه اول : قدرت ، کلمه دوم: پرستش ، پاراگراف سوم:
گاها دیده شده آدما طوری دور می زنن خودشون رو و دمشون رو گاز می گیرن که خودشون هم نمی فهمن و بلا به دور!
***
و خب هیچکس نمی تونه مثل من زندگی کنه ،
البته بهش عادت کردم می دونی !
حس می کنم پیری از همین عادته شروع میشه !
به هر حال دیگه چطور میسیسیپی !
امضا : هنوز ایستاده در نبش
***
ساعت های زیادی به چیز های زیادی فکر کردم.
اه بذار راحت بگم : حس می کنم مغزم یه جورایی گهی شده .
دیده ملت تو لیوان بستنی میرینن گهگاه !
اونجوری
پ ن :پدیده فوق در جوب های منتهی به بیمارستان هایی که همراه های بی سرو پای بیمار را راه نمی دهند به سادگی بالاخص در شب به وفور یافت می شود .
***
چقدر من ناراحت و همدردم ازینکه این هواپیما سقوط کرده .
همچنین وای آلودگی هوا رو بگو .
نچ نچ نچ نچ
چه اسف بار!
خب حالا بریم سر اصل مطلب : سوتین زن یا دختر همسایه افتاده تو تراسمون !
فکر کن یکی زنگ تک تک واحد های مجتمع رو بزنه :
ببخشید شما خودتون یا خونواده شریفتون سوتین گم نکردین .
آخ ببخشید حواسم نبود حالا به هر حال به خانوم یا دختر یا مادرتون اطلاع بدبد اینم شماره تلفن بنده س .
به هر حال ما به خاطر یه سوتین بادآورده اون دنیا مدیون نشیم .
امضا: اسکل کس قرنین زاده ،بالغ ساله از تهران
هه هه هه هه
خوب بیـــــد ؟
***
نه اینکه تو نمی تونی ،
من دیگه نمیتونم غافلگیر بشم !
H